داستان غم انكيز امروز من .؟؟؟ فكر نمي كردم دوستانم اينقدر بي رحم باشن تا مارو مثل يه بفك نميكي دوست داشته باشن . خيال ميكردم دوستايي دارم كه مثل كوه بشت من ايستادن اما نميدونستم دوستانم خربزه رو به زور در حلقم فرو بردن تا تنم خود به خود بلرزه . ازش برسيدم .؟ كمكم ميكني ؟ كفت : ناراحت نشو نه . ....
+ نوشته شده در سه شنبه یازدهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 2:11 توسط محمد نظری
|